ریسک بازار در صنعت بیمه ایران بررسی شد؛ بیمه گران ملزومات حرکت به سوی بازار های پر ریسک را می شناسند؟ / 150 هزار میلیارد ریال از منابع قابل سرمایه گذاری دست نخورده ماند
آیین- نسبت توانگری آن 150 نسبت مناسبی برای ورود به سمت بازارهای پر ریسکاست . /توانگری بیان میکند که به اندازه هر واحد ریسک 1.5 برابر دارایی نقد شوند در اختیار شرکت است، پس میتوان به بازارهای پر ریسکتر رفت.منابع قابل سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه تا پایان سال 96 در حدود 270 هزار میلیارد ریال بوده است. مجموع سرمایهگذاری صنعت تا پایان سال 1396 به مبلغ120 هزار میلیارد ریال است به عبارتی 150 هزار میلیارد ریال از منابع قابل سرمایه تاکنون سرمایهگذاری نشده است.
به گزارش سایت تحلیلی- خبری آیین و به نقل از ریسک نیوز،فلسفه وجودی صنعت بیمه کنترل ریسک است، ریسکهایی که از سایر شرکتها و نهادها به صنعت بیمه انتقال داده میشود، اما همین صنعت خود نیز از تیغ برخی از ریسکها در امان نیست. ریسک بازار یکی از این ریسکها است که داراییهای صنعت بیمه را هدف میگیرد و بالقوه توانایی ایجاد اختلال در فعالیتهای پیشبینیشده این صنعت را دارا است.
ریسک بازار که از متغیرهای کلان اقتصاد به بازیگران خرد سرایت میکند، در صنعت بیمه –که خود متولی کنترل ریسک است- نمود بیشتری پیدا میکند و مدیریت آن ضروریتر به نظر میآید. به دلیل اهمیت موضوع، در میزگرد بیمه داری نوین که با حضور مجید بنویدی مدیرعامل بیمه میهن، یونس مظلومی مدیرعامل بیمه تعاون و عطاالله بابایی مدیرکل سرمایهگذاری و امور مجامع بیمه ایران برگزار شد، جوانب مختلف ریسک بازار در صنعت بیمه را بررسی کردهایم که در ادامه میخوانید.
موضوع این میزگرد با توجه به شرایط حاکم بر کشور ریسکهای بازار است. که این ریسکها میتواند ناشی از سرمایه گذاری بازار بورس باشد. در واقع هر نوع ریسکی که از بازار به سمت شرکتها منتقل می شود باید توسط شرکتهای بیمه مدیریت شود. حال میخواهیم بدانیم مهمترین ریسکهای بازار در شرایط فعلی چه هستند و چه ریسکهایی مدیریت شرکتهای بیمه را با خطر مواجه میکنند؟
مظلومی: یکی از مشکلات اصلی در کشور ما و یکی از مسائلی که باعث شده کشور ما در حوزههای مختلف مدیریتی با مشکلاتی مواجه شود عدم وجود مفهوم مدیریت ریسک در مدیریت بنگاهها و مسائل کلان اقتصادی و مسائل سیاسی مختلف است. مدیریت ریسک عبارت است از فرایند شناسایی، تجزیه، تحلیل و اندازهگیری ریسکهایی که در آینده احتمال وقوع آنها وجود دارد. در مورد مدیریت ریسکها ممکن است آنها را قبول و نگهداری کنیم و در مورد بعضی دیگر ممکن است از پذیرش آنها خودداری کنیم. یعنی برای تصمیمگیری در مورد بعضی از آنها ریسک گریز باشیم. یکی دیگر از روشهای مدیریت و اداره ریسکها، انتقال ریسک است و متداولترین روش، انتقال ریسکها به شرکتهای بیمه است. در مواردی هم ما میبینیم در قراردادی بین پیمانکار و کارفرما ریسک را به پیمانکار منتقل میکنند و این هم یک روش دیگر انتقال ریسک است.متداولترین نوع انتقال ریسک، بیمه است.
در واقع مقوله ارزیابی ریسک در کشور ما مغفول است؟*
مظلومی: عدم مدیریت ریسک در کشور ما یک مشکل است. حتی در شرکتهای بیمه CRO نداریم. زیرا این فرآیند در سازمانها و شرکتهای بیمه ما نهادینه نشده است. باید در چارت و ساختار سازمانی شخصی باشد که مسئول مدیر ریسکها باشد. در کشورهای توسعه یافته یکی از رشتههای دانشگاهی مدیریت ریسک است که در سطح دکترا ارائه میشود؛ ولی ما در سطح کارشناسی هم این رشته را نداریم. آنچه در دستهبندی ریسک قرار میگیرد ریسک کالا، ارز و سهام است و مدیریت این ریسکها روشهای متفاوتی دارد. روش عمده مدیریت ریسکهای بازار «روش هجینگ» است. برای شرکتهای بیمه مارکت ریسک اهمیت پایینتری دارد؛ زیرا در بخش سرمایهگذاری و ارز ریسک اهمیت پیدا میکند. آنچه که شرکتهای بیمه اکنون با آن مواجهند نوسان شدید قیمت ارز است. مدیریت ریسک را باید در گذشته انجام میدادیم که ندادیم. شرایط کنونی شرکتهای بیمه یا بنگاههای اقتصادی بحرانی است.
*اگر قرار باشد ریسکهای پراهمیت را دستهبندی کنید چه طبقهبندی از آنها ارائه میدهید؟
مظلومی: مهمترین عامل ارز است و در مورد ریسک بازار، برای شرکتهای بیمهای که در بازار سرمایهگذاری کردهاند و بخشی از منابع را به این حوزه بردهاند «ریسک قیمت سهام» هم میتواند وجود داشته باشد.
*ابزارهای در اختیار شرکت بیمه برای مقابله با ریسک چیست؟
بابایی: شرکتهای بیمه برای مقابله با ریسکهای موجود از روشهای گوناگون میتوانند استفاده نمایند.
1-محاسبه دقیق حق بیمه در هر رشته باید به درستی صورت پذیرد، به عبارتی قیمت تمام شود در محصولات بیمهای باید به طوری مورد محاسبه قرار گیرد که باعث افزایش ضریب خسارت در عمده محصولات نگردد، از بالا بودن ضریب خسارت در عمده رشتههای بیمه میتوان چنین استنباط نمود که قیمت تمام شده در اکثر رشتههای بیمهای با حق بیمههای صادره مطابقت نداشته و از حاشیه سود مناسبی برخوردا نمیباشد. بنابراین شرکتهای بیمه جهت مقابله با ریسکهای موجود باید از محاسبات اکچوئری مناسبی برخوردار بوده و این ریسکهای مدیریتی باید مورد آنالیز دقیق قرار گیرند.
2-نحوه سرمایهگذاری و استفاده بهینه از منابع در اختیار نیز یک موضوع مهم جهت ایفای به موقع تعهدات و کاهش ریسک در صنعت بیمه مطرح است. در حال حاضر بالغ بر50 درصد از پرتفوی صنعت را بیمههای درمان و اتومبیل تشکیل میدهند. بنابراین نحوه سرمایهگذاری جهت انجام به موقع خسارت زیان دیدگان دارای اهمیت ویژه بوده و توازن سرمایهگذاری در دورههای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت لازم وضروری است.
3- استفاده از توان بیمههای اتکایی جهت پوشش برخی از بیمههای صادره با سرمایه تعیین شده در هر بیمه تاکنون مطرح بوده است در حال حاضر استفاده از توان بازار سرمایه جهت انتقال بخشی از ریسکهای موجود در صنعت بیمه در حال بررسی و در بعضی کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارتی اوراق بهادار سازی ریسکهای بیمه (ILS) میتواند در شرایط تحریم به انتقال بخشی از ریسک در صنعت بیمه به بازار سرمایه کشورکمک کند.
شرکتهای بیمه داخلی در حال حاضر با سرمایه کافی جهت پوشش ریسکهای موجوددر اقتصاد کشور برخوردار نمیباشند. افزایش سرمایه شرکتهای بیمه باید جز الزامات بیمه محترم مرکزی جمهوری اسلامی جهت پوشش حجم عظیم داراییهای بنگاههای اقتصادی کشور باشد. با توجه به افزایش ارزش داراییهای بنگاههای اقتصادی در اثر افزایش نرخ ارز، سرمایه فعلی شرکتهای بیمه در مقایسه با سایر صنایع بسیار ناچیز است. به طوری که مجموع سرمایه شرکتهای بیمه کمتر از نصف ارزش بازار پالایشگاه نفت تهران است.
با توجه به اینکه شرکتهای بیمه (بجزشرکت سهامی بیمه ایران) تماما خصوصی میباشند،حاشیه سود ناچیز این صنعت انگیزه کافی جهت مشارکت سهامداران و سرمایهگذاران به این صنعت را نمیدهند، مدیران شرکتهای بیمه اگر به دنبال جذب منابع از سرمایهگذاران و حضور فعال سهامداران خود در این صنعت میباشند، باید به دنبال افزایش سود عملیاتی و سرمایهگذاری در این صنعت باشند. سود خالص کل صنعت تا پایان سال 1396 به مبلغ 8،000ریال بوده است که این سود فقط معادل نیمی از سود شرکت فولاد خوزستان در سال 96 بوده است.
*اگر افزایش نرخ ارز را به عنوان یک ریسک در نظر بگیریم وضعیت ان در شرکتهای بیمه را طی ماههای اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟
بابایی: افزایش نرخ ارز در چند ماه گذشته دارای دو دستاورد بوده است، اول اینکه این افزایش از یک طرف باعث افزایش ارزش داراییهای کل بنگاهها و موسسات گردیده است، این یک فرصت مناسب جهت افزایش حق بیمهها است. از طرف دیگر این موضوع باعث کاهش قدرت خرید مردم نیز شده است که میتواند به کاهش حق بیمه در برخی از رشتهها منجر گردد. قبل از افزایش نرخ ارز سرانه حق بیمه کشور در مقایسه با کشورهای توسعه یافته بسیار اندک بود که این کاهش میتواند به فاصله و شکاف بیشتر سرانه حق بیمه کشور با سایر کشورها گردد. موضوع برجام و نرخ گذاری در برخی از رشتههای بیمهای خارج از اختیار مدیران شرکتهای بیمه نیز از جمله ریسکهای سیستماتیک در این صنعت مطرح هستند.
*به نظر شما عدم توجه به ریسک بازار چقدر واقعیت دارد؟
بنویدی: رفتاری که با ریسک میشود بحث مدیریت ریسک را به وجود میآورد. در مرحله اول باید ببینیم میخواهیم ریسک را بپذیریم یا آنرا رد کنیم؟ در مرحله دوم رفتارهایی هستند که منجر به کاهش یا افزایش ریسک میشوند. رفتار بعدی که در مدیریت ریسک به آن پرداخته می شود انتقال ریسک است که موضوع ایجاد شرکتهای بیمه و مدیریت ریسک را به وجود میآورد. نوع فعالیت شرکت های بیمه به گونه ای است که ریسکها در شرکتهای بیمه متمرکز و تجمیع شده اند؛ پس مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه اهمیت دو چندان دارد. یکی از ریسکهای شرکتهای بیمه ریسک بازار است. شرکتهای بیمه دو نوع درآمد دارند که شامل درآمد عملیاتی و سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری شرکتهای بیمه عمدتا از طریق خرید و فروش داراییهایی است که به منظور سرمایه¬گذاری صورت می¬گیرد و با ریسکهای بازار مواجه میشوند. در آئیننامه 69 صنعت بیمه یکی از اولویتهای محاسبه نسبت توانگری با عنوان R2 برای شرکتهای بیمه تعریف شد ¬است. در محاسبات توانگری4 نوع ریسک و یا به عبارتی چهارتاR با عنوان R1,R2,R3,R4 منظور شده است که ریسک اعتباری و نقدینگی یعنی R3و R4 قبلا در این نوع میزگردها مورد بررسی قرارگرفته است. ریسک بیمهگری R1 است و ریسک دوم R2 که برای شرکتهای بیمه از اهمیت بیشتری برخوردار است.منابعی که از فروش بیمه نامه ها در شرکتهای بیمه رسوب می نمایند که منافع آن در قالب سود سرمایه گذاری در بازار به شرکتهای بیمه برمی گردد. دو موضوع اصلی که شرکتهای بیمه در آن سرمایه¬گذاری می¬کنند شامل: املاک، مستغلات و سرمایهگذاری در بازار سرمایه است. سرمایه¬گذاری در املاک منجر به افزایش دارایی شرکتها شده و شرکتهای بیمه از آن طریق تجدید ارزیابی این املاک افزایش سرمایه داده¬اند. پس در آنجا با ریسکی مواجه نشده اند.
* آیا این تجدید ارزیابی واقعی بوده یا فقط کاغذی بوده است.
بنویدی:ارزش¬گذاری این دارایی¬ها که از فروش ارزش جایگزینی پیروی می¬کند مبین میزان دارایی¬های متعلق به سهامداران است که به قیمت بازار ارزیابی شده و در زمره ثروت سهامداران محسوب می¬شود. سرمایه¬گذاری در سهام در شرکتهای بیمه ریسک¬هایی را برای آن شرکتها ایجاد کرد. شرکتهای بیمه با گرفتن ذخیره کاهش ارزش قیمت سهام، ریسک ایجاد شده را شناسایی میکنند و ارزش واقعی دارایی¬های سرمایه¬گذاری شده خود را در صورتهای مالی شناسایی می¬نمایند. بعضی مواقع سرمایه¬گذاری¬های انجام¬شده شاید در مجموع اصلا نیازی به ذخیره نداشته باشند و افزایش و کاهش قیمت سهام میتواند بر میزان ذخیره اثر¬گذار باشد. در محاسبات توانگری هم این ریسک لحاظ میشود. ورژن جدید محاسبات توانگری در دنیا روی R2 یا همان ریسک بازار بسیار حساس است و از وزن ریسکهای شرکتهای بیمه به دلیل ساده بودن قابلیت شناسایی کم کردند و روی بازار متمرکز شده¬اند. شرکتهایی بیمه در دنیا شرکتهایی هستند که مدیریت دارایی میکنند، زیرا 50 درصد از منابعشان بیمههای عمر و پس اندازی است که به نوعی دارایی¬های امانی بیمه¬گذاران جهت سرمایه¬گذاری است.
*به نظر شما ریسکهای بازار ما تا چه اندازه شبیه ریسکهای دنیاست و بازارهای ما باید چه سمت و سویی بروند که ریسکهای شرکتهای بیمه را کمتر کنند؟
مظلومی: عملیات بیمهگری موضوع ریسکهای بازار نیستند. سرمایهگذاری مثل تمام بخشهای دیگر ریسکهای بازار را دارد؛ اما در بیمهگری ریسک بازار کمتر است. با توجه به تجربیاتی که در طی سالها به دست آوردهام متوجه شدم شرایط تغییر کرده است. در گذشته سود صنعت بیمه حاصل سرمایهگذاری بود؛ اما در شرایط کنونی ترند صنعت بیمه به سمتی حرکت کرده که شرکتهای بیمه تنها از محل سرمایهگذاری سود نمیکنند و از محل بیمهگری خود نیز کسب سود میکنند. اکنون در بخش بیمهگری هم با ریسکهای بازار مواجهیم؛ ولی اثر آن کمتر است.چیزی که جز ریسکهای بازار ماست و هنوز برای صنعت بیمه ما ریسک است و بحرانی نشده «نرخ بهره» است. اصطلاحی در مورد ریسکها به کار برده میشود که ریسکها در فرایندها میخوابند. حال این سوال مطرح میشود که ریسکها در کجا خوابیدهاند؟ در بیمههای عمر و سرمایهگذاری خوابیدهاند. الان نرخ سود تضمینی به مشتری میدهیم و نرخ سود بالا و تضامین بلندمدت ارائه میدهیم، ولی از نرخ بهره ده سال آینده اطلاع نداریم. پس در آنجا ریسکی نهفته است که باید آن را مدیریت کنیم
.
*تحلیل شما از پیشبینی این ده سال چیست؟
مظلومی: شرکتهای بیمه چنین اختیاری ندارند که این ریسک را مدیریت کنند. اما شاید بتوانند بگویند چون چنین ریسکی وجود دارد ما در بیمه عمر و سرمایهگذاری وارد نمیشویم یا کوتاه مدت بیمه نامه میفروشیم. مدیریت این ریسک در دنیا چطور اتفاق میافتد؟ زمانی سود 24 درصدی برای پس اندازهای چهار ساله در ایران وجود داشت. ولی الان وجود ندارد. الان بهرهها یک درصدی ارائه میشود. این نحوه مدیریت بانکهاست.اما در بیمه ما این کار را نکردیم. مدیریت ریسک نرخ بهره میتواند به این صورت باشد که آن چیزی که تضمین میکنند برای یک سال باشد و از یک سال به آن طرف بر اساس نرخ بازدهی باشد. بیمه با جمعیتی قرارداد بیمه عمر و سرمایهگذاری میبندد ومنابعی از پول این افراد را جمع میکند. بخشی از پولی که میگیرد صرف درمان و بیمه میشود و بخشی از این پول برای سرمایهگذاری است؛ یعنی تجمیع و در بانکی سپردهگذاری میکنند و به بیمهگذاران پرداخت میکند.
*با توجه به تجربیاتی که در حوزه بورس و سرمایهگذاری دارید شرکتهای بیمه تا چه اندازه از ابزارهای موجود سرمایهگذاری بهره میبرند؟
بابایی: حوزههای عظیم اقتصادی کشور منجمله در بخش انرژی و معادن وفولاد تاکنون مزیتهای ویژه جهت سرمایهگذاری داشته است،که صنعت بیمه متاسفانه از این فرصتها و مواهب آن کمتر بهره مند شده است. ارزش کل بازار سرمایه کشور 860 هزار میلیارد تومان و میزان سرمایهگذاری صنعت درحدود 12 هزار میلیارد تومان (سرمایهگذاری بورسی و خارج از بورس و سپردههای بانکی) است. از این میزان حدود 8هزار میلیارد تومان در سپردههای بانکی و اوراق مشارکت (درآمد ثابت) سرمایهگذاری گردیده که نشان دهنده این موضوع است که عمده سرمایهگذاری شرکتهای بیمه به سپردههای بانکی معطوف شده است.
در حال حاضر بخشهای زیادی از اقتصاد کشور نیازمند حضور سرمایهگذاران همانند شرکتهای بیمه هستند. ظرفیتهای خوبی در این حوزهها هفته است که سرمایهگذاران تاکنون سود مناسبی کسب نموده اند. باید بپذیریم سپردههای بانکی در مقایسه با تورم موجود و رشد شاخصهای بازار سرمایه و برخی دیگر از بازارها سودکمتری نصیب سرمایهگذاران خود نموده است. مقایسه جذب سپردههای بانکی و بیمههای عمر و زندگی مبین این موضوع است که سود این بیمهها جذابیتی برای بیمهگذاران نداشته است. جهت جذب و ترغیب مردم و افزایش ضریب نفوذ بیمههای زندگی باید موضوع سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه مهم شمرده شود و همانند سایر شرکتهای اقتصادی ساختار مناسبی در ان ایجاد و حداقل نسبت به ایجاد معاونتهای اقتصادی وسرمایهگذاری در ساختارهای آنها اقدام شود.
بنویدی: در شرکتهای بیمه ایی سبد سهام شرکت سهامی بیمه ایران ومرکزی در مقایسه با شرکتهای بیمه از حجم مناسبی برخوردار بوده و سود مطلوبی نصیب این شرکتها نموده است.
*طبق انچه عنوان شد 22 میلیارد فروش داشتیم چقدر سهام خریده شده است؟
بابایی: منابع قابل سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه تا پایان سال 96 در حدود 270 هزار میلیارد ریال بوده است. مجموع سرمایهگذاری صنعت تا پایان سال 1396 به مبلغ120 هزار میلیارد ریال است. به عبارتی 150 هزار میلیارد ریال از منابع قابل سرمایه تاکنون سرمایهگذاری نشده است.که احتمالا مربوط به مطالبات شرکتهای بیمه از بیمهگذاران است. با توجه به ورودی کم منابع جهت سرمایهگذاری و الزامات آیین نامهای جهت پوشش سقف سپردههای بانکی تعیین شده، عمده سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در سال گذشته در سپردههای بانکی بوده است. از طرفی میزان بازدهی سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در سال 96 در حدود ، 16 درصد (در حدود سپردههای بانکی) بوده است. این موضوع نیز نشان میدهد که تمایل عمده مدیران در صنعت بیشتر به سمت سپردههای بانکی بوده است.
حاشیه سود عملیاتی صنعت و حاشیه سود خالص حدود 3 درصد بوده است، از آنجاییکه این حاشیه سود در مقایسه با سایر صنایع بسیار ناچیز میباشد،بنابراین جهت ورود سرمایهگذاران به این صنعت باید حضورموثر و فعالیت در سایر حوزههای اقتصادی مدنظر مدیران شرکتهای بیمه باشد. بانک، بورس و بیمه سه ضلع مثلث اقتصادی هر کشور را تشکیل میدهند. مقایسه ارزش بازار بانک ها، بورس و بیمه نشان میدهد که صنعت بیمه در مقایسه با دو بازار دیگر به هیچ وجه قابلیت مقایسه ندارد.
بنویدی: ریسک¬های بازار خیلی متنوع هستند و رسوب منابع شرکت¬های بیمه از فعالیت بیمه-گری را در بازار املاک و مستغلات و سهام، سرمایهگذاری می¬شود. سپردههای بانکی برای شرکتهای بیمه ریسکی ندارد، املاک در سالهای گذشته نشان داده نه تنها ریسکی نداشته، بلکه منافعی هم داشته است. در حوزه سهام با توجه به نوساناتی که تجربه شده است هر شرکتی که سبد سهامی داشت ریسکهایش در حوزه¬های مختلف به نحوی جبران شد و توانست برای شرکتهای بیمه در نهایت منفعت ایجاد کند. ولی نباید فراموش کنیم که این منابعی که در دست شرکتهای بیمه است ریسکهایی هم در آینده خواهند داشت.
شرکتهای بیمه چارچوبی برای سرمایهگذاری دارند. منابع ما بر اساس یک فرمول محاسبه میشود و بر اساس اقلام سمت چپ ترازنامه شامل ذخائر و حقوق صاحبان سهام میتوان در بورس سرمایهگذاری کرد؛ اما چرا شرکتهای بیمه در بورس سرمایهگذرای نکردهاند؟ شرکتهای بیمه اصولا محافظه کارند و نوسانات بازار سهام که در سالهای مختلف نمایان د موجب گردید شرکتهای بیمه به دلیل پرهیز از ریسک بازار از این نوع سرمایه¬گذاری صرفنظر نمایند. سپرده¬گذاری بانک¬ها محدودیتی ندارد و باید حداقل 30 درصد از منابع در بانک سپردهگذاری شود. 40درصد منابع را میتوان در بورس و یا100 در صد را در بانک سرمایهگذاری کرد که نقدشوندگی بیشتر و ریسک کمتری دارند.
یکی از دلایل دیگری که شرکتهای بیمه به سمت سهام نرفتند. کمبود کادر فنی و متخصصان لازم در این حوزه بوده و اصولا رفتارهای سرمایه¬گذاری بستگی مستقیم با نظر و نگرش تیم مدیریتی شرکتهای بیمه دارد بطور مثال در شرکتی که مدیران ارشد آن بیشتر در حوزه¬های ساختمانی سرمایه¬گذاری می¬نمایند بیشتر منابع به سمت سرمایه¬گذاری در این بخش هدایت می¬شود.
*فقط میتوانند در این سه محل سرمایهگذاری کنند یا امکان سرمایهگذاری در جاهای دیگر هم دارند؟
بنویدی: شرکتهای و قراردادهای مشارکتی از دیگر ابزارهای ذکرشده در آئین نامه 60 مصوب شورایعالی بیمه هستند. ریسک بازار به مجموعه داراییهای شرکتهای بیمه که از رسوب شرکتهای بیمه انجام شده است بر میگردد. اتفاقات اخیری که در کشور رخ داده است موجب تحولاتی در بورس شده است. شاخص بورس از 165 هزار واحد عبور کرده و در حال رشد است که موجب رشد ارزش سهام و در مجموعه داراییهای شرکت بیمه می¬شود. پس از یک سو افزایش بهای سهام موجب سود شرکتهای بیمه شده است و از سوی دیگر به دلیل افزایش ذاتی شرکتهای بورس موجب گردید بهای دارایی¬های بیمه شده توسط شرکتهای بیمه که میبایست ارزش جایگزینی را معادل سرمایه بیمه شده در هنگام خسارت پرداخت نمایند، افزایش یابد که این موضوع می¬تواند برای شرکتهای بیمه ریسک مضاعف ایجاد کند.
*کیفیت سرمایهگذاری چگونه بوده است؟
بنویدی: برای شرکتهای بیمه چارچوبی تعیین کردند که باید منابع خود را مطابق آن سرمایه¬گذاری نمایند. شرکتهای بیمه حتی اگر روی خرید زمین هم سرمایهگذاری کرده بودند هم اکنون با توجه به قیمت¬ها سود کرده¬اند.
*این سود فقط کاغذی است.به نظر مفهوم کاغذی از منظر جنابعالی این است که سود حاصل از افزایش صرفا در دفاتر لحاظ می¬شود و به سهامداران اختصاص داده نمی¬شود ولی در مجموع ثروت سهامداران افزایش یافته و در قیمت هر سهم تأثیر گذاشته است که در نهایت منجر به افزایش دارایی¬ها و منافع سهامداران شرکتهای بیمه می¬شود
بنویدی: بخشی از افزایش نقدنگی به سمت بازار مسکن آمد و بازار مسکن را ارتقا داد. به دلیل محافظه¬کاری تیم مدیریتی شرکتها آنها ازکم ریسکترین ابزار بازار یعنی سپرده بانکی استفاده کردند و بخش کمتری از منابعشان را در بورس و املاک مصرف کردند. ریسک شرکتهای بیمه بیرونی و درونی است. روشهای مختلفی برای مقابله با این ریسکها وجود دارد. در هر حال موضوع نقدشوندگی منابع مسئله مهمی است که باید رای ریسک بازار در نظر گرفته شود.
*ضریب نقدینگی هم مهم است که چقدر باشد.
معمولا در شرکتهای بیمه کمیتههای سرمایهگذاری در مورد سرمایه¬گذاری¬ها تصمیم-گیری می¬نمایند و قطعا با دید کارشناسی و امانتداری به این مسئله می¬پردازند. شرکتهای بیمه امانتدار مردمند که داراییهایشان را مدیریت کنند. این مدیریت نیاز به دانش دارد. در کشورهای دیگر سازمان¬هایی تشکیل میدهند و کمیتههایی متشکل از افراد متخصص در زمینههای گوناگون در آنجا حضور دارند و برای سرمایه¬گذاری به افراد کمک میکنند. ما چنین چیزهایی در ایران نداریم.
*در کشورهای توسعه یافته سرمایهگذاری روی شرکتهای بیمه اساسا جزء سرمایهگذاریهای با کیقیت محسوب میشود؟
بابایی: سرمایهگذاری برخی از بنگاههای اقتصادی در صنعت بیمه جز سرمایهگذاریهای بلندمدت و تا حدودی کم ریسک است. بنابراین وجود سهام شرکتهای بیمهای در سبد سرمایهگذاری شرکتها میتواند سود کمتر و کم ریسکی را نصیب سرمایهگذاران خود کند. ولیکن سود این صنعت در مقایسه با سایرصنایع کم و در مقایسه با ریسک آن یکی از گزینهها مناسب سرمایهگذاری میتواند برای برخی از شرکتها باشد. از طرفی ارزش بازار ی MARKET CAP))شرکتهای بیمه با توجه به وجود داراییها مناسب و بعضا منابع ارزی متناسب با سایر صنایعرشد ننموده است،بنابراین این موضوع باعث افزایش حجم معاملات سهام واقبال فعالین بازاربه سهام این شرکتها در چند ماه اخیر شده است..
*جمع بندی خود را از بحث ارائه کنید و راهکار مد نظر خود را بیان کنید.
بابایی: اینکه از منابع در اختیار خود درچه نوع ترکیب دارایی برای موسسه خود استفاده نماییم مهم است. هدف از مدیریت مالی افزایش ثروت سهامدار است،ولی آنچه در رسیدن به این هدف مهم است، ترکیب بهینه از داراییهای است که ضمن کسب سود متعارف در ایفای به موقع تعهدات نیز،موسسه را با یک مخاطره جدی مواجه نکند. این مهم مختص به صنعت بیمه نمیباشد. به طور مثال در صنعت بانکداری اگر 70درصد از منابع یک موسسه مالی و اعتباری سپردههای کوتاه مدت بانکی باشد. باید عمده سرمایهگذاریها این موسسه کوتاهمدت باشد. اگر این منابع به خرید داراییهای بلندمدت اختصاص یابد تامین نقدینگی لازم در صورت نیاز با چالش اساسی مواجه خواهد شود.
ترکیب دارایی و نوع سرمایهگذاری در شرکت بیمه که 70 درصد از پرتفوی بیمه آن را ثالث و درمان تشکیل میدهد با یک شرکت بیمه که 70درصد پرتفوی بیمهای آن را بیمههای عمر و زندگی تشکیل میدهد فرق اساسی دارد. متاسفانه در چند سال اخیر برخی از شرکتهای بیمه به این موضوع اهمیت نده بخش عمدهای از منابع در اختیار خود را بدون توجه به ترکیب پرتفوی بیمهای خود به خرید داراییهای ثابت و یا سرمایهگذاریهای بلندمدت (خرید سهام شرکتهای غیر بورسی) اختصاص دادند که این امر باعث تحمیل مشکلات جدی به بیمهگذاران آنها گردید. *در شرایط فعلی شرکتهای بیمهای چگونه میتوانند به سمت سرمایهگذاری در بانک و بورس بروند به نحوی که ریسک کمتری داشته باشد و در عین نقدشوندگی بالائی داشته باشد؟
بنویدی: نسبت توانگری بهترین شاخص برای مدیریت ریسک یک شرکت بیمه است. اگر شرکتی داشته باشم که نسبت توانگری آن 150 باشد می¬تواند به سمت بازارهای پر ریسکتر برود. توانگری بیان می¬کند که به اندازه هر واحد ریسک 1.5 برابر دارایی نقد شوند در اختیار شرکت است، پس میتوان به بازارهای پر ریسکتر که منابع بیشتر دارد. اما با پایین آمدن توانگری باید سرمایهگذاری را به سمت بازار کم ریسک بیاورم.بنابراین شرکتهای بیمه اگر میخواهند روی ریسک بازار تمرکز کنند. باید روی شاخص توانگری دقت نمایند. توانگری بالا برای شرکت بیمه و سهامدار مناسب نیست. نسبت توانگری بالا یعنی سرمایه¬گذاری در بازارهای کم ریسک و کم بازده که اصلا به نفع سهامداران شرکت بیمه نیست و آنها را از هدف اصلی ایجاد شرکتهای بیمه دور می¬کند. به نظر بنده نسبت توانگری 150 نسبت مناسبی برای شرکتهای بیمه ایرانی است. شرکتهای بیمه میتوانند از متخصصین بازار سرمایه استفاده کنند. یکی از ایرادات بازار این است که امکان سرمایهگذاری در شرکتهای خارجی فراهم نیست. بیمه ثالث ورود و خروج نقدینگی بالایی دارد و مدیریتی موفق است که بتواند از این رسوب به موقع استفاده کنند.فروش این رشته بیمه¬ای هر جند سودی برای شرکتهای بیمه ندارد ولی فرصت سرمایه¬گذاری مناسبی را ایجاد می¬کند که می¬توان در بازار سرمایه¬گذاری از آن بهره¬برداری نمود.
*به لزوم تشکیل بیمه خوب اشاره کردید چرا شرکتهای بیمه زیر مجموعه شرکت سرمایهگذاری ندارند؟
بنویدی: طبق آییننامه 60 این اجازه به شرکتهای بیمه داده نشده است.
مهمترین راهکارها در خصوص هدایت صحیح منابع یک شرکت بیمه را تشریح کنید؟
بنویدی : موارد مهم برای کنترل ریسک بازار و یا همان R2 را می¬توان به شرح ذیل خلاصه نمود:
- متناسب بودن نسبت توانگری با منابع قابل سرمایهگذاری بسیار مهم است به عبارتی شرکتی با نسبت توانگری بالای 150 باید منابع را به سمت بازارهای پر ریسک هدایت کند و با کاهش نسبت توانگری منابع می¬بایست به سمت بازار کم ریسک و نقدشوندگی بیشتر هدایت شود.
- استفاده از اطلاعات به روز و افراد خبره در مورد بازار سرمایه
-
- داشتن استراتژی مناسب سرمایه¬گذاری در دوره¬های زمانی کوتاه مدت و بلندمدت
- رعایت اصول حاکمیت شرکتی و رعایت اصول اخلاق حرفه¬ای
نظرات